مهد کودک سنجاقک (ویژه شیرخوار)

پیوندها

از آغوش مادر تا مهد کودک

مهد کودک,رفتن کودک به مهد

 

رفتن کودک به مهد از روی اجبار نباشد یعنی کودک مجبور نباشد حتما در زمانی خاص به مهد برود و در زمانی خاص از مهد خارج شود.

بسیاری از شیر خوارگان و کودکان پیش مدرسه ای که والدینشان در خارج از منزل کار می کنند، قسمت عمده ای از اوقات روز را دور از پدر و مادر می گذرانند. کیفیت مراقبتی که از کودکان می شود از بسیار خوب تا بسیار ضعیف متغیر است.

شواهد نشان می دهد که کیفیت مراقبت در رشد اجتماعی و تحصیلی کودکان، تاثیرات طولانی مدتی می گذارد. برخی از پژوهشهای انجام شده در زمینه نقش مهد کودک نشان داده است کودکانی که به مهد کودک می روند در مقایسه با کودکانی که در سالهای پیش از مدرسه در کنار خانواده به سر برده اند، بیشتر همکاری می کنند و تکالیفشان را بهتر انجام می دهند. علاوه بر این هر قدر کودکان بیشتر در مهد باشند در فعالیتهای اجتماعی بیشتر مشارکت داشته و بازی سازنده می کنند و کمتر پیش می آید که سرگرم کاری نباشند و فقط مشغول تماشای دیگران باشد.

از طرف دیگر برخی مطالعات نشان داده است که کودکانی که به مهد کودک می روند وقتی به سنین ابتدایی می رسند کمتر حرف شنوی دارند و پرخاشگرند.

کارشناسان توصیه می کنند که بهتر است تا پیش از 3 سالگی کودکان به مهد کودک سپرده نشوند چرا که سه سال اول زندگی نقش اساسی در شکل گیری دلبستگی ایمن در ارتباط کودک با مادر دارد.

البته پیش از آنکه در مورد ویژگی های یک مهد کودک خوب صحبت کنیم باید به این مساله تاکید کرد که مانند هر پدیده دیگری استفاده از مهد کودک باید در شرایط و موقعیتهای به خصوصی صورت گیرد. یعنی در هر زمان نباید خردسال یا کودک را به مهد کودک سپرد و به گمان اینکه کودک آموزشهای خاصی را دریافت می کنند، امید به رشد و پرورش فرزند خود داشته باشیم.

لازم است که مادر هر لحظه در کنار کودک باشد و از او مراقبت کند. از طرف دیگر بعد از سه سالگی که لازم است کودک اجتماعی شده و وارد مناسبات اجتماعی و بازی با همسالان شود، به مهد کودک فرستاده شود.

اما باز هم توصیه اکید می گردد که رفتن کودک به مهد از روی اجبار نباشد یعنی کودک مجبور نباشد حتما در زمانی خاص به مهد برود و در زمانی خاص از مهد خارج شود. این مساله نیز تاثیرات منفی بر رشد روانی کودک خواهد گذاشت.

در هر صورت شرایط زندگی شهر نشینی، بسیاری از والدین را بر آن داشته که فرزندان خود را از دوره شیرخوارگی به مهد کودک بسپارند.

لذا در ادامه ویژگی های یک مهد کودک خوب عنوان می گردد.

آنچه که مسلم است مهد کودک در رشد کوتاه مدت و دراز مدت کودکان تاثیرات مهمی می گذارد ولی کیفیت را چگونه می توان تعریف کرد؟ یکی از اجزای مهم آن کنش متقابل بین بزرگسالان و کودک بخصوص کنش متقابل کلامی است. کودکان مهد کودکهایی که در آن ارتباط بین بزرگسالان و کودک زیاد است در مقایسه با کودکانی که ارتباط بین بزرگسال و کودک در آن کمتر است زودتر زبان باز می کنند و مهارتهای ارتباطی و اجتماعی بیشتری کسب می کنند. هر قدر تعداد کودکان کمتر باشد و نسبت بزرگسالان به کودکان بیشتر باشد بزرگسالان بیشتر با کودکان حرف می زنند.

آموزش مربی نیز اهمیت زیادی دارد، مربیانی که آموزش خاص دیده اند در مقایسه با مربیانی که چنین دوره هایی را ندیده اند، برای کودکان تجارب غنی تری را فراهم می آورند.

وضعیت ظاهری اسباب بازی ها و وسایل آموزشی و فضای بازی نیز از عوامل مهم دیگر به شمار می رود.

اسباب بازی و فعالیتهای کودک نیز در ماهیت بازی و تبادل اجتماعی در میان کودکان تاثیر می گذارد.

مکعبهای چوبی باعث بروز پرخاشگری و در ضمن باعث افزایش بازی سازنده می شود. کارهای هنری و فعالیتهای حرکتی ظریف (مثل بازی با لگو ) تبادل اجتماعی را کاهش می دهد. کودکان معمولا به تنهایی سرگرم اینگونه بازیها می شوند و کمتر تمایل می یابند که با همسالان خود وارد بازی گروهی شوند. از طرف دیگر خانه داری و بازیهای نمایشی همکاری بین کودکان را افزایش می دهد.

به طور کلی بسیاری از متخصصان کیفیت خوب مهد کودک را بر اساس چند معیار تعریف می کنند :

نسبت کم کودکان به بزرگسالان، گروهی که متشکل از تعداد کمی از کودکان باشد، فضای وسیع، وسایلی که متناسب با کودکان باشد و مراقبت کنندگان با تجربه ای که در زمینه رشد اولیه کودک تجربه داشته باشند.

مراقبت خوب از کودک مستلزم آن است که بزرگسالان مرتبا عواطف مثبتی نسبت به کودک ابراز کنند و به او واکنش مثبتی نشان دهند؛ امکاناتی برای یادگیری و مکالمه فراهم کنند؛ و به ندرت عواطف منفی یا واکنش منفی به کودک نشان دهند. لذابه شما والدین گرامی توصیه می گردد که در هنگام انتخاب مهد کودک مناسب برای فرزند دلبندتان به این موارد توجه داشته باشید.





مهدکودک آری یا نه


http://uploadiha.com/images/rfuqq01iuzgk3iqh7ae.jpg




کودک در ابتدای تولد موجودی زیستی است که برای ادامه حیات و تحول جسمانی و روانی خود نیاز به توجه و مراقبت دلسوزانه دارد.

هر چند پیوند مادر و کودک در نه ماه بارداری ایجاد شده، اما پس از تولد نیز تا مدتی نوزاد بخشی از وجود اوست، بخشی که بنا به شرایط روانی و اجتماعی مادر، می تواند خواستنی و مطلوب و یا ناخواسته باشد.

همین امر بر کیفیت ارتباط مادر و کودک تاثیر می گذارد و نه تنها در میزان توجه و ارضای نیازهای مادی و جسمانی کودک موثر می افتد، بلکه بر رشد و تحول هیجانی و هوشی او نیز تاثیر می گذارد. سرعت رشد انسان از تولد و حتی پیش از تولد تا هفت سالگی مسئله ای است که کم و بیش در سرتاسر جهان به آن توجه کرده اند.

اکنون این مرحله را از حساس ترین و مهم ترین مراحل رشد انسان می دانند. پژوهش های گوناگون عصر ما نشان داده که اگر در این مرحله رشد از نظر جسمی، روانی و تربیتی نسبت به کودک غفلت و کوتاهی شود در مراحل بعد تنها پنجاه درصد از این کوتاهی ها را می توان جبران کرد و پنجاه درصد دیگر جبران ناپذیر خواهد بود.

حال ممکن است بنا به شرایط مادر، مراقبت از کودک از ۲ تا ۳ ماهگی به مربیان مهد کودک سپرده شود که این امر به نوعی موجب همکاری و پیوستگی مادر و مربی می گردد که باید به آن توجه کرد.

تعریف مهد کودک: مهد کودک محلی است برای مراقبت، شناخت استعدادها،‌ پرورش عاطفی، جسمی، هوشی، رفتاری (اجتماعی) گفتاری و رشد خلاقیت کودکان در سن پیش از دبستان. این دوران در شش بخش قابل بررسی است:  

۱ ۱۲-۳ ماهگی شیر خوار
۲ ۱۲-۲۴ ماهگی ۱-۲ سالگی نوپا ۱
۳ ۲۴-۳۶ماهگی ۲-۳ سالگی نوپا ۲
۴ ۳۶-۴۸ ماهگی ۳-۴ سالگی نوباوه
۵ ۴۸-۶۰ ماهگی ۴-۵ سالگی پیش آمادگی
۶ ۶۰-۷۲ ماهگی ۵-۶ سالگی   آمادگی

هدفهای کلی آموزش و پرورش پیش از دبستان (مهد کودک) را این گونه می توان فهرست بندی کرد:

۱– جایگزین حضور مادر شدن در همه اوقاتی که به نیروی کار او در جامعه مورد نیاز است. منظور فقط نگهداری و پرستاری نیست بلکه بهترین جایگزینی یعنی توجه به همه جوانب پرورش جسمی و معنوی کودک.

۲- پایه گذاری ارزشهای انسانی، اخلاقی، اجتماعی، فرهنگی و اعتقادی و مذهبی در کودکان

۳- شکوفا کردن استعدادها و توانایی های کودک

۴- آماده کردن کودک برای ورود به دبستان

با توجه به تعاریف بالا، هنگام ورود کودک به مهد کودک، مهم ترین مسئله تامین امنیت روانی او در محیط جدید و ایجاد آرامش برای کودک است. به ویژه کودکان زیر ۳ سال که به علت وابستگی شدید به خانواه در آغاز ورود نیاز به توجه و مراقبت عاطفی بیشتری دارند.

پذیرش در مهد کودک باید از ساعات کم و به تدریج و همراه با مادر شروع شود و هر روز نسبت به روز قبل، مدت ماندن کودک بیشتر شود. بعد از مدتی (که نمی توان به طور ثابت و مشخص مدت آن را برای همه بچه ها یکسان در نظر گرفت) کم کم از حضور مادر در مهد کودک کم شود و کودک در غیاب مادر، به صورت کوتاه مدت در مهد بماند و مدتی به همین صورت ادامه پیدا کند تا کودک کم کم شرایط جدید را بپذیرد.

به هیچ وجه ماندن کودک در روزهای اول ورود به مهد کودک به صورت طولانی مدت و بدون همراهی پدر و مادر توصیه نمی شود. اگر کودکی تا سه هفته نتوانست با مهد کودک سازگاری برقرار کند باید از نگهداری او در مهد کودک صرف نظر کرد و راه دیگری برای مراقبت او پیدا کرد.

کودکان از دو و نیم سالگی به تنهایی رضایت نمی دهند و بازی فردی آن ها را ارضا نمی کند، از دیدن سایر بچه ها خوشحال می شوند و به بودن با همبازی ها تمایل نشان می دهند. بنابراین سن اجتماعی شدن و وارد شدن در گروه، در شرایط کنونی جامعه ما را، از حدود دو و نیم تا ۳ سالگی می توان در نظر گرفت.

بنابراین نقش مهد کودک در این سن اهمیت پیدا می کند. مادرانی که به هر دلیلی ناچارند کودکان شیرخوار خود را حتی از ۲ یا ۳ ماهگی به مهد بسپارند، نخست باید نسبت به انتخاب مهد بسیار دقت کنند و اطلاعات داشته باشند. چون این کودکان حتی نمی توانند بازگو کنند که بر آن ها چه گذشته، بنابراین، باید به جایی سپرده شوند که از نظر تامین  نیازهای عاطفی و جسمی ویژه این سن، مورد اعتماد باشد.

مهد کودک باید با انتخاب مربی دلسوز و مهربان و آگاه نسبت به مسائل و آموزش کودکان به عنوان جانشین مادر و یک مراقبت کننده، بتواند کمبود کودک از نظر مراقبت عاطفی مادر را به خوبی پر کند، در واقع آغوش مربی می باید جای آغوش مادر را بگیرد.

تحقیقات روان شناسی بر روی کودکان زیر ۳ سال نشان می دهد، کمبود عاطفی کودکان به علت عدم وجود محبت مادر یا جانشین وی سبب می شود در آینده، این کودکان آسیب پذیر تر بوده و دچار بیماری های روانی شوند. دلبستگی، پیوند عاطفی محکمی بین کودک و مراقبت کننده است و اساس انطباق اجتماعی و شناختی آینده کودک است.

بسیاری از کودکانی که در روزهای نخست ورود به مهدکودک  از آغوش والدین گرفته می شوند و با گریه و شیون بلافاصله به مربی سپرده می شوند، دچار شب ادراری، تب و دردهای جسمی، بی خوابی، ترس هایی با علت های نامعلوم و لکنت زبان شده اند. این نشانگر اضطرابی است که کودک در روبرو شدن با محیط جدید به علت نداشتن احساس امنیت روانی – عاطفی دچار شده است.

از این رو کیفیت و شیوه ارتباط اولیه کودک با مربی یا مراقبت کننده خود، به تدریج ابعاد گسترده تری می یابد و اهمیت آن بیش از پیش نمایان می گردد. مراقبت کنندگانی که به دلیل علاقه نداشتن به کودک، مشغله و گرفتاری زیاد، تامین مالی نبودن و مسائل دیگر، تمایلی در رسیدگی به نیازهای کودکان ندارند، به جای این که فضای مناسب برای رشد کودکان فراهم کنند، زمینه های ناهنجاری را در کودک فراهم می آورند و توانمندی ها و قابلیت های او را محدود و حتی نابود می کنند. 

ویژگی های یک مربی مناسب برای کودکان:

  • علاقه مندی به کار با کودکان
  • داشتن سلامت روانی و جسمانی
  •  صبوری و شکیبایی
  • داشتن تجربه و احساس مادری برای کودکان
  • سرحال و با نشاط بودن
  • احساس تعهد ایمانی و اخلاقی در کار با کودکان
  • آگاهی از مسایل و نیازهای کودکان
  •  توجه به رشد کودکان در ابعاد مختلف جسمانی، حرکتی، عاطفی، روانی،ذ هنی، اجتماعی و زبان آموزی 
  • داشتن ظاهری آراسته و مرتب
  • با محبت و دلسوز بودن
  • داشتن توانایی و صلاحیت لازم در نگهداری از کودکان
  • داشتن نگاه برابر به همه کودکان

به عبارت ساده تر، مربی این گروه سنی باید فردی متعهد، کاردان، آگاه و سازمان دهنده در امور مربوط به کودکان باشد.

بخش عظیمی از آموزش و پرورش و راهکارهایی که در مهد کودک ها اعمال می شود، برای پیشبرد همه جانبه رشد عاطفی، جسمانی، ذهنی، اخلاقی، ذهنی، هنری و خلاقیت کودکان است و آنان را برای ورود به دبستان آماده می کند. تحقیقات روان شناسی در سال های اخیر بیشتر درباره این مرحله از زندگی کودک (مقطع پیش دبستان) انجام شده و ثابت کرده اند که منش و هوش، تا آن درجه که در گذشته فکر می کرده اند، ذاتی و ارثی نیست، بلکه متاثر از شرایط محیط است.

هر قدر محیط نشو و نمای کودک آگاهانه تر، غنی و در جهت شکوفایی کامل او باشد، هوش کودک بیشتر و خلق و خوی او متعادل تر خواهد بود. به همین سبب تعلیم و تربیت دوره  پیش دبستان در زمان ما اهمیتی دیگر یافته است. در واقع انطباق با محیط، درک نیازهای کودکان و فعال کردن آنان باید محور اصلی فعالیت های یک مربی قرار گیرد.

ماکارنگو معتقد است: شیوه آموزش و پرورش کودک در دوره پیش از مدرسه تعیین کننده موفقیت های تحصیلی او در دوران مدرسه است و نیز مطمئنا سبب موفقعیت های بعدی او را در فعالیت های علمی و هنری می شود و خوشبختی او در زندگی خصوصی اش را رقم می زند.





 چگونه کودک را برای ورود فرزند جدید آماده کنیم ؟

 

من نی نی کوچولو رو دوست ندارم !

پیش‌ از تـــولد نــــوزاد

۱- با کـــــــــودک‌ صحبــــــت ‌کنید :

مثلاً توضیح‌ دهید که‌ خانواده‌ شامل‌ پدر، مادر و خواهر و برادرهاست؛ و در بسیاری‌ از خانواده‌ها تعداد فرزندان‌ بیش‌ از یکی‌ است. سه‌ چهار ماه‌ پیش‌ از ورود نوزاد، آماده‌ سازی‌ کودک‌ را شروع‌ کنید. اگر کودک‌ در سن‌ پیش ‌دبستان‌ یا دبستان‌ است‌ این‌ آماده‌ سازی‌ را زودتر آغاز کنید. به‌ کودک‌ نگویید برایش‌ یک‌ دوست‌ یا همبازی‌ می ‌آورید، زیرا او به‌ علت‌ خوابیدن‌ طولانی‌ مدت‌ نوزاد و یا ناتوانی‌اش‌ در بازی‌ کردن‌ با وی،‌ ناراحت‌ می‌شود.

 

۲- به‌ کـــودک‌ آگاهــی‌ بدهید:

درباره‌ انتظار خود برای‌ ورود نوزاد، زیاد خوابیدن‌ شیرخوار، گریه‌ کردن‌ و ناتوانی‌ او در‌ بازی ‌کردن‌ با کودک،‌ صحبت‌ کنید. همچنین‌ عکس‌های‌ دوران‌ نوزادی‌ خودش‌ را به‌ او نشان‌ دهید. کودکان‌ بزرگتر گاهی‌ درباره‌ نحوه‌ به ‌وجودآمدن‌ نوزاد و این‌ که‌ از کجا می ‌آید از شما سؤال‌ می ‌کنند. با توجه‌ به‌ سن‌ آنها، درباره‌ تولد و جنسیت‌ برایشان‌ توضیح‌ دهید؛ اما اگر نمی ‌دانید چه‌ پاسخی‌ بدهید، جواب‌ ندادن‌ بسیار بهتر از ارائه‌ توضیحات‌ نادرست‌ است.

 

۳- کـــــودک‌ را با خود همــــراه‌ کنید:

اجازه‌ دهید او حرکات‌ جنین‌ داخل‌ شکمتان‌ را احساس‌ کند. از همکاری‌ کودک‌ در آماده ‌کردن‌ اتاق‌ نوزاد نیز تشکر کنید. با همدیگر برای‌ فرزند جدید هدیه‌ بخرید. به‌ علاوه، می ‌توانید از طرف‌ نوزاد برای‌ کودک‌ بزرگتر هدیه‌ بخرید.

 

۴- تغییـــــــرات‌ لازم‌ را به ‌تدریج‌ انجام‌ دهید:

پیش‌ از ورود نوزاد به‌ مرور تغییرات‌ لازم‌ را انجام‌ دهید؛ زیرا این‌ کار فرصت‌ سازگار شدن‌ با شرایط‌ تازه‌ را برای‌ کودک‌ فراهم‌ می ‌کند. اتاق‌ خواب‌ کودک‌ را جدا کنید و به‌ جای‌ تختخواب‌ بچگانه‌ از تختخواب‌ بزرگ‌ استفاده‌ کنید. به‌ کودک‌ نگویید علت‌ تغییرات‌ ورود فرزند جدید است؛ زیرا در او احساس‌ حسادت، خشم‌ یا طردشدن‌ به‌ وجود می ‌آید. به‌ او بگویید تو بزرگتر شده‌ای‌ و باید در اتاق‌ خواب‌ مخصوص‌ خودت‌ بخوابی.

 

از ایجاد تغییرات‌ اساسی‌ درست‌ در بدو ورود نوزاد جداً خودداری‌ کنید!

بـــرای‌ کــودک‌ توضیح‌ دهید:

به‌ او بگویید که‌ بچه‌ چه‌ وقت‌ به‌ دنیا خواهد آمد و هنگام‌ حضور نداشتن‌ شما در خانه‌ چه‌ کسی‌ از او مراقبت‌ خواهد کرد. هنگام‌ رفتن‌ به‌ بیمارستان‌ از کودک‌ خداحافظی‌ کنید و او را از بازگشت‌ خود مطمئن‌ سازید. اگر در شرایط‌ نامناسب‌ هستید و یا کودک‌ خواب‌ است، باید یادداشتی‌ آماده‌ کنید که‌ در آن‌ در باره‌ زمان‌ برگشت‌ شما و احساستان‌ نسبت‌ به‌ او نوشته‌ شده‌ باشد تا کودک‌ خود آن را بخواند یا توسط‌ پدر و یا یک‌ بزرگتر بتواند از آن‌ آگاه‌ شود.

 

هنگــــام‌ تولد فـــــرزند جدید

برنامه ‌ای‌ ترتیب‌ دهید تا کودک‌ شما نوزاد را ملاقات‌ کند؛ این‌ کار موجب‌ کاهش‌ احساس‌ نگرانی‌ او درباره‌ سلامت‌ مادر خواهد شد. با برگزار کردن‌ یک‌ مراسم‌ کوچک،‌ تولد نوزاد را جشن‌ بگیرید. گاهی‌ کودکان‌ هنگام‌ ملاقات‌ مجدد مادر، ساکت‌ و نگران‌ هستند یا تمایلی‌ به‌ در آغوش ‌گرفتن‌ مادر یا بوسیدن‌ او ندارند. خود را برای‌ این‌ گونه‌ واکنش‌ها آماده‌ کنید و آنها را بپذیرید. اگر چند روز از کودک‌ دور هستید، از طریق‌ تلفن‌ و یادداشت‌ با او در تماس‌ باشید.

 

تغییــــــرات‌ پس‌ از ورود نــــــــــــوزاد

توجه‌ کنید که‌ برنامه‌های‌ روزانه‌ کودک‌ را طبق‌ روال‌ گذشته‌ ادامه‌ دهید. او را در فعالیت‌های‌ مربوط‌ به‌ شیرخوار شرکت‌ دهید تا احساس‌ طرد شدن‌ نکند. رفتارهای‌ مناسب‌ کودک‌ را تشویق‌ کنید؛ مثلاً بگویید: «از این‌ که‌ در عوض‌ کردن‌ لباس‌ ِ کوچولو به‌ من‌ کمک‌ کردی‌ متشکرم. تو خیلی‌ خوب‌ کمک‌ می‌ کنی.» به‌ او یاد بدهید چگونه نوزاد را بغل ‌کند و در طول روز به او اجازه بدهید نوزاد را در آغوش بگیرد. واکنش‌ های‌ نوزاد را برایش‌ توصیف‌ کنید. مثلاً بگویید: او دوست‌ دارد تو به‌ آرامی‌ با او رفتار کنی. این‌ توضیحات‌ موجب‌ بهتر شدن‌ روابط‌ بین‌ آنان‌ و لذت‌ بردن‌ از وجود یکدیگر خواهد شد. به ‌علاوه زمانی‌ که‌ خانواده‌ و بستگان‌ شما فرزند جدید را ملاقات‌ می‌ کنند به‌ آنها یادآوری کنید که به کودک بزرگتر نیز توجه کنند. زمانی‌ را در طول‌ روز به‌ کودک‌ اختصاص‌ دهید و حتی سعی‌ کنید چند دقیقه‌ با او تنها باشید. احساس‌ خود را به‌ کودک‌ نشان‌ دهید و به‌ او بگویید که‌ دوستش‌ دارید تا او نیز احساسات‌ خود را برای‌ شما بیان‌ کند.

 

هنگــــام‌ شیـــــــردهـــی‌ به‌ نــــوزاد

هنگام‌ شیردادن‌ به‌ نوزاد، پاسخگویی‌ به‌ رفتارهای‌ کودک‌ بزرگتر دشوار است. پیش‌ از برنامه‌ شیردهی، کودک‌ را سرگرم‌ کنید. مثلاً از اسباب ‌بازی‌های‌ جالب‌ برای‌ سرگرم ‌کردن‌ او استفاده‌ نمایید. همچنین‌ می‌ توانید به‌ کودک‌ نوشیدنی‌ یا غذایی‌ ساده‌ بدهید. در صورت‌ وجود رفتار مطلوب‌ در حین‌ شیردهی، او را تشویق‌ کنید. برخی‌ کودکان‌ به‌ دیدن‌ نوزاد هنگام‌ شیردهی‌ و یا در کنار مادر بودن‌ تمایل‌ دارند. کودک‌ را با دست دیگر در آغوش‌ بگیرید یا دستتان‌ را به‌ دور گردن‌ یا کمر او حلقه‌ کنید.

 

مشکلات‌ رفتــــاری‌ بـــرخی‌ کــــودکان‌ بعد از به‌ دنیا آمدن‌ فــــرزند جدید

کودکان‌ در مقابل‌ ورود بچه‌ جدید واکنش‌های‌ متفاوتی‌ نشان‌ می‌ دهند. مشکلات‌ شایع‌ آنها عبارت‌ است‌ از لجبازی، قشقرق‌ به‌ پا کردن، تحریک ‌پذیری، رفتار خشن‌ با شیرخوار، چسبیدن‌ به‌ مادر و اضطراب‌ جدایی، مشکلات‌ مربوط‌ به‌ دستشویی رفتن‌ و شب ‌ادراری، مشکلات‌ خواب و تغذیه، رفتارهای‌ بچگانه‌ مثل‌ درخواست‌ پستانک‌ و شیشه‌ شیر و یا کودکانه‌ صحبت‌ کردن. باید توجه‌ داشت‌ که‌ کودک‌ برای‌ سازگاری‌ با شرایط‌ تازه‌ نیاز به‌ زمان‌ دارد. رابطه‌ او با والدین‌ به‌ دلیل‌ ورود خواهر یا برادر جدید تغییر خواهد کرد و شاید در این‌ هنگام‌ نسبت‌ به‌ نوزاد احساس‌ رنجش‌ کند. حتی‌ ممکن‌ است‌ به‌ علت‌ کم ‌شدن‌ توجه، کودک‌ احساس‌ کند که‌ والدین‌ دیگر او را دوست‌ ندارند و در این‌ هنگام‌ رفتارهای‌ بچگانه‌ از خود بروز دهد؛ از جمله‌ مکیدن‌ شست، با شیشه‌ شیر خوردن‌ و درخواست‌ این‌ که‌ مادر در دهان‌ او غذا بگذارد. این‌ رفتارها نشانگر تمایل‌ کودک‌ برای‌ کسب‌ توجه‌ پدر و مادر است. توجه‌ اضافی‌ در این‌ موارد باعث‌ تشویق‌ این‌ گونه‌ اعمال‌ و تداوم‌ آنها خواهد شد. از توجه‌ کردن‌ خارج‌ از حد به‌ رفتارهای‌ بچگانهِ کودک‌ جداً بپرهیزید.

 

چگــــونه‌ با این‌ مشکـــلات‌ رو به‌ رو شـــویم ؟

۱- احساس‌ کـــودک‌ را درک‌ کنید:

اگر می‌ گوید نوزاد را دوست‌ ندارم، به‌ او نگویید این‌ احساس‌ بد است. بلکه‌ اجازه‌ ابراز این‌ احساس‌ را بدهید و مجادله‌ نکنید؛ حتی‌ گاهی‌ با احساس‌ او همراه‌ شوید و نامطلوب ‌بودن‌ حضور یک‌ فرزند تازه‌ در جمع‌ خانوادگی‌ را تصدیق‌ کنید.

 

۲- آرامــــش‌ کــــودک‌ را تحسیــن‌ کنید:

اگر کودک‌ بیش‌ از 30 دقیقه‌ آرام‌ مانده‌ است، به‌ کنارش‌ بروید و با او باشید. برای‌ تشویق‌ وی‌ برنامه‌ ریزی‌ کنید.

 

۳- در رفتــارهایتان‌ باثبات‌ باشید:

عقیده‌ خود را نسبت‌ به‌ وجود انضباط‌ در کودک‌ مشخص‌ کنید. هنگام‌ مشاهده‌ رفتار نامناسب،‌ واکنش‌ سریع‌ نشان‌ دهید. با کودک‌ بحث‌ نکنید و غر نزنید بلکه‌ عمل‌ کنید. او باید بداند که‌ چه‌ رفتاری‌ از نظر والدینش‌ مطلوب‌ و مورد انتظار است. پدر و مادر باید در رفتار تربیتی‌ با کودک‌ هماهنگ‌ باشند.

 

۴- بعضی‌ از رفتـــارهای‌ نامناسب‌ کـــودک‌ را نادیده‌ بگیرید:

بعضی‌ از رفتارها مانند کودکانه‌ صحبت‌ کردن‌ را نادیده‌ بگیرید. هنگام‌ انجام‌ رفتارهای‌ بچگانه‌ با کودک‌ صحبت‌ نکنید و به‌ او نگاه‌ نکنید. در این‌ زمان‌ از اتاق‌ خارج‌ شوید یا به‌ کار خود بپردازید. رفتار مطلوب‌ کودک‌ را تشویق‌ کنید.

 

۵- در بــرابـــر بد رفتاری‌های‌ جدی‌ کــودک‌ واکنش‌ ســـریع‌ نشان‌ دهید:

رفتارهایی‌ مانند صدمه‌ زدن‌ به‌ نوزاد باید سریع‌ پاسخ‌ داده‌ شود. کودک‌ بایستی‌ بفهمد که‌ آسیب‌ رساندن‌ به‌ نوزاد پذیرفتنی‌ نیست‌ و با انضباط‌ خاصی‌ با او برخورد خواهد شد.

یکی از مشکلات شایعی که بین والدین و فرزندان ایجاد می شود  و در بسیاری از خانواده ها قابل رویت است ، اختلاف و فاصله بین پدرو مادر و فرزند است که هر چه سن فرزند بیشتر می شود این فاصله بیشتر می گردد.


محبوب فرزندتان شوید

وقتی پای صحبت خیلی از والدین می نشینیم از رفتار فرزند جوان یا نوجوان یا حتی کودکشان شکایت دارند و از اینکه فرزندشان به نصیحت های آنها توجه نمی کند ناراحتند . برای حل این مشکل لازم است به ریشه های آن  توجه کنیم و در صدد از بین بردن آن برآییم .

 

چیزی که دانستن آن به فهم ریشه مشکل کمک می کند این است که همین فرزند خانواده از افراد دیگر مثل دوستان و رسانه ها و بعضی از افراد فامیل حرف شنوی دارد . پس بین او و والدینش مانعی ایجاد شده که باعث فاصله عاطفی و روحی و کم شدن رابطه کلامی بین آنها شده و این فاصله هر روز بیشتر می شود .

غفلت از همین مساله و ریشه های آن باعث شده که خیلی از والدین نتوانند با فرزند خود رابطه صمیمانه و مثبتی داشته باشند و در نقطه مقابل, دیگر افراد مانند دوستان و رسانه ها و اینترنت و ... هر روز تاثیر بیشتری روی رفتار او خواهند گذاشت .

 

و مشکل وقتی  زیاد می شود که این افراد  کسانی نیستند که نوجوان یا جوان ما را به راه درستی بکشانند و این باعث نگرانی روز افزون ما خواهد بود در حالیکه هر چه تاکید ما برای قطع رابطه فرزندمان با این افراد بیشتر می شود او بیشتر به سمت آنها گرایش پیدا می کند .

کسی می تواند پیامی را به فرد دیگر منتقل کند که از محبوبیت نسبی برخوردار باشد هر چه میزان این اعتبار بالاتر باشد تاثیر او بر فرد بیشتر خواهد بود .

مساله ای که در این مشکل تاثیر بسیار زیادی دارد و ریشه آن  است محبوب بودن دوستان و رسانه ها و اینترنت و ... و در مقابل عدم محبوبیت و حرف شنوی مثل سابق و روز های کودکی از والدین است .این مساله ساده چیزی است که همه ما در برقراری ارتباط از آن غافلیم . کسی می تواند پیامی را به فرد دیگر منتقل کند که از محبوبیت نسبی برخوردار باشد هر چه میزان این اعتبار بالاتر باشد تاثیر او بر فرد بیشتر خواهد بود .

مشکل معمولا در مورد کودکان نیست البته شروع آن در همین زمان است ولی در این زمان این مشکل زیاد احساس نمی شود. وقتی کودک به سن نوجوانی و جوانی رسید و با محیط های اطراف بیشتر آشنا شد و نیاز به اجتماعی بودن در او شدید تر شد ، در این موقع است که جذابیت افراد دیگر و رسانه ها او را به سمت خود می کشد و والدین بخاطر این که همیشه با او همراه بوده اند و فرزند با آنها بیشتر رابطه دارد ، کهنه و قدیمی و یکنواخت به نظر می رسند و اینجاست که مشکل نمود پیدا می کند . البته یک مقدار از این فاصله گرفتن از والدین طبیعی است و اقتضای سن اوست اما آنچه در جامعه امروزه دیده می شود فاصله ای است که می تواند صدمات جبران ناپذیری به فرزند بزند .

 

اینکه ما انتظار داشته باشیم والدین هم به اندازه ی رسانه ها و دوستان به روز شوند ، انتظار بیجایی است و عملا شدنی نیست .  امروزه رسانه های تصویری و اینترنت با سرعت غیر قابل وصفی تغییر شکل و محتوا می دهند و همین مساله جذابیت فوق العاده ای ایجاد می کند که تمام خانواده ها را تهدید می کند اما توجه کردن والدین به مساله محبوبیت می تواند جلوی بسیاری از آفات زمان را بگیرد و فرزند را از مشکلات بزرگ دور کند .


به طور اختصار به بررسی یکی از مهمترین عوامل تاثیر گذار در محبوبیت والدین در نظر فرزندان می پردازیم :

شخصیت قائل شدن برای  فرزند عامل مهمی است که می تواند در این مساله بسیار نقش داشته باشد .

ذکر چند نکته در این باره لازم است :

الف : معمولا مردم گمان می کنند چون با فرزند و همسر خود در یک خانه زندگی می کنند ، به هر صورتی می توانند با آنها صحبت کنند یا رفتار نمایند . درست است که رفتار ما در خانه نباید حالت رسمی بودن بیرون را داشته باشد اما نباید از حد احترام خارج شود.

 

ب: شخصیت قائل شدن برای افراد به معنی این نیست که مثلا کودک 5 ساله خود را با لفظ آقا و خانم صدا کنیم بلکه باید به نیازهای او  توجه کنیم .باید توجه داشت که  این نیازها به تناسب جنس ، سن ، تحصیلات ، محیط و به خصوص تفاوتهای فردی ...  تا حدی در افراد مختلف متفاوت است .

محبتی که خداوند بین والدین و فرزند قرار داده سبب می شود که نیاز چندانی به ایجاد محبت نباشد یعنی از ابتدای تولد محبوبیت وجود دارد فقط باید تلاش کرد که کم نشود و از بین نرود یعنی ما باید سعی کنیم مانعی برای آن ایجاد نشود و بعلاوه سعی کنیم که محبت بین طرفین را بیشتر کنیم .

ج: عکس العمل درست  ما در مقابل خطاهای دیگران نیز ازجمله  عوامل مهم در جهت شکسته نشدن شخصیت افراد می باشد . عکس العمل شما می تواند همراه با بی احترامی ، تحقیر،  تنبیه بدنی یا  مقایسه کردن با دیگران باشد که می تواند تاثیرات بسیار بد بر او بگذارد ، یا  می تواند تنبیهی باشد که متناسب با آن عمل صورت می گیرد بدون اینکه بی احترامی و تحقیر باشد .همچنین  می تواند گذشت و چشم پوشی و نادیده گرفتن باشد) . البته نه در تمام موارد(

 

د: امر و نهی های ما و تکلیف کردن ها ی ما باید در حد توان فرزند باشد تا بتواند به راحتی انجام بدهد و انجام آن برایش سخت نباشد اگر اینطور شد خودش کم کم ما را همراهی می کند و از آنچه از او خواسته ایم بالاتر می رود و خودش شخصیت خود را پیدا می کند .


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی